سلام یه لحظه یاد آهنگ حضرت شایع افتادم، که میگفت،من اخراجی نیستم،، پسر حاجی نیستم، نمیدونم همین بود یا چیزه دیگه،ولی میدونم پسر حاجی نیستم چون پولشو نداشتیم که بفرستیمش، اگه هم داشتیم نمیذاشتیم بره آخه با این کار عمو حسن همه ملت مستحق شدن، بهرحال پسر حاجی نبودیم،ولی انگار اخراجی هستیم، از زندگی،از خوشی،همین که یه ذره حالمون خوب میشه،یکی میاد میرینه
توش،انگار حال خوش واسه ما ساخته نشده،،،الان روتخت دراز کشیدم،فکرم درگیر رفتنه، به کجاشو، چجوریشو،نمیدونم،ولی میدونم باید برم،چه برنامه ای داشتم واسه زندگی خیلی جاها مقصر خودم بودم،بعضیاشم!!! گردن جامعه بود،الان 25سالمه، نصف عمرمو محمود بگاه داد
،نصفشو حسن
، کلشو...و خودم
،،،،هرچی هم تلاش میکنم تغییرش بدم کم!! نتیجه بوده، گفتم میخوام برم، میدونم فکر خیلیاتو رو رفتنه اگه نباشه دروغ میگین،وقتی دولت حسنی بنزینو کرده 3تمن، کیه که فکر رفتن نباشه، خلاصه میخوام برم،البته پول ندارم،انگلیسی هم در حد ابتدایی بلدم،ولی مهم نی، به قول دکتر حامد ؛چیز توش حاجی، شاید فک کنی پزشکان قشر مرفهن و مجید جون راست گفته،نه عزیزم مجید جون از همین قماشه، البته پزشک مرفه داریم نمونش هاشمی وزیر، ما بینوایان بگاییم،،،،،،،،بهرحال اگه راهی بلدی که بدون پول و کم خطر باشه بگو، تا بیشتر از این امیدم بر باد نرفته مرسی که خوندی، ، به عشق بنزین سه تُمَنی نوشتم،و در آخر بازم میگم
درود بر حسن یزید کافر
لایک